در اهتزاز باد پرچم پرافتخار کمونیسم در آسمان وطن
ترجمه: احمد مزارعی ترجمه: احمد مزارعی

 

 با قوت و قدرت تمام در حال بازگشت هستیم، پرچم کمونیسم را بلند خواهیم کرد و دوباره  سرود خواهیم خواند، افتخار می‌کنیم که از میراث گران‌بهای جنبش کمونیستی مصر حفاظت کرده‌ایم، میراث مبارزاتی درخشان. در این تاریخ مبارزاتی و طولانی مصر، کمونیست‌ها با تمام توانشان به‌مبارزه پرداختند و در این راه از قربانی کردن بهترین و فرهیخته‌ترین اعضای خود در راه برقراری عدالت و آزادی دریغ نورزیدند. هم‌چون فقنوس، کمونیست‌های مصر نیز پس از سال‌ها سکون و رخوت این‌بار با قوت تمام و در هزاره تازه در انقلاب عظیم  ۲۵ ژانویه ۲۰۱۱، شرکت کردند و مجدداً تشکیل دورۀ تازه‌ای از حیات سیاسی «حزب کمونیست مصر» را در میدان تحریر اعلام نمودند.

 

 

منبع: سایت حزب کمونیست مصر
نوزدهم اکتبر ۲۰۱۱

 


«حفریات را در مغزم متوقف کنید
هم چنین متوقف کنید درهم شکستن دنده‌هایم را
متوقف کنید امر کینه‌ورزی و قتل مردم را
و شکنجه نوزادان تازه تولد یافته را
من در اینجا،
آنچه را که در میان جمع گفته بودم، دوباره اعلام می‌کنیم:
در زندان، در آزادی و در گور، من کمونیست هستم»
(سراینده: کمال عبدالحلیم 

با قوت و قدرت تمام در حال بازگشت هستیم، پرچم کمونیسم را بلند خواهیم کرد و دوباره  سرود خواهیم خواند، افتخار می‌کنیم که از میراث گران‌بهای جنبش کمونیستی مصر حفاظت کرده‌ایم، میراث مبارزاتی درخشان.

ما مبارزات خود را در ادامه مبارزات پدران و پدر بزرگ‌های کمونیست خود که از دهه‌های اول قرن بیستم آغاز کردند، اکنون با افتخار دنبال می‌کنیم. فعالیت دورۀ اول ما از سال ۱۹۲۰ تا سال ۱۹۲۴ ادامه یافت. دورۀ دوم حنبش کمونیستی مصر در سال ۱۹۳۹ تا سال ۱۹۶۵ ادامه پیداکرد. سپس دورۀ سوم، اعلان فعالیت حزبی در ماه  مه سال ۱۹۷۵، تا الان و تأسیس تازه حزب در میدان تحریر در یکم ماه مه ۲۰۱.

در این تاریخ مبارزاتی و طولانی مصر، کمونیست‌ها با تمام توانشان به‌مبارزه پرداختند و در این راه از قربانی کردن بهترین و فرهیخته‌ترین اعضای خود در راه برقراری عدالت و آزادی دریغ نورزیدند. پیشگامان این مبارزۀ پرافتخار که جان خود را در طبق اخلاص گذاشتند و تقدیم راه آزادی زحمتکشان نمودند را می‌توان از اولین آنها که مارون انتوان است نام برد و در ادامه رفقا خمیس، بقری، شهدی عطیه، شافعی، دکترحّداد و لویس اسحق و دیگران، که نامشان در سرلوحه افتخار مبارزان کمونیست است. 

قبل از تشکیل دورۀ اول حزب کمونیست مصر، مبارزات کارگری پرشور و سرسختانه‌ای در شهرهای قاهره، اسکندریه، و پورت‌سعید و در ابتدای قرن بیستم بتوسط کارگران و سندیکاهای کارگری انجام گرفت. اوج اين مبارزات در ماه آگوست سال ۱۹۱۷ بود و تا مارج سال ۱۹۱۹، ادامه پیدا کرد. در این دوره از مبارزات، کارگران تراموا و راه آهن کشور نقش مهمی در گسترش امر مبارزه و تعمیق آن در میان سایر کارگران داشتند. این مبارزه شکل بسیار توده ای بخود گرفت و کل سیستم ارتباطی قاهره و اسکندریه را متوقف نمود. در تابستان همین سال فریاد طبقه کارگر با قوت تمام ظنین‌انداز شد و مبارزات صنفی و ملی درهم آمیخت. کارگران اعتصابی مطالبات خود را در شکل اضافه شدن حقوق، کم کردن ساعات کار، بهبود بخشیدن به شرایط محل کار و مناسبات کارگری مطرح کردند، و اضافه بر این‌ها درخواست نمودند که سندیکاهای آنان برسمیت شناخته شود تا نتوانند بطور رسمی و به نمایندگی از طرف کارگران مصر با مسئولان دولتی وارد مذاکره شوند. و در اين شرایط طبیعی بود که با وجود تسلط امپریالسم انگلستان بر مقدرات سیاسی مصر، خواسته‌های صنفی و سیاسی درهم می‌آمیخت و طبقه کارگر را از نظر سیاسی گامی به جلو می‌برد. می‌توان این خواسته‌های ملی و صنفی طبقه کارگر مصر را در برنامه آن روز حزب کمونیست مصر که در صفحه اول روزنامه «الاهرام» در تاریخ ۱۴ فوریه ۱۹۲۱ انتشار یافت ملاحظه نمود:

۱- آزادی کامل مصر و سودان از زیر سلطه استعمار انگلستان، و تحقق وحدت دو ملت در تمام زمینه‌ها
۲- الغاء همه قراردادهای استعماری، لغو همه امتیازات بیگانگان در خاک کشور مصر
۳- ملی کردن کانال سوئز و خارج کردن کامل آن از زیر تسلط استعمار انگلستان
۴- دفاع همه جانبه از حقوق کارگران، کشاورزان و زنان
۵- شناسائی رسمی جمهوری شوروی سوسیالیستی
۶- محاکمه مزدوران استعمار انگلستان به‌ اتهام ارتکاب جرم برضد وطن
۷- اخذ مالیات از آب و زمین متعلق به مالکان بزرگ
۸- مصادره زمین‌هائی که بیش از یکصد کیلومتر است و توزیع آن در میان کشاورزان
۹- برسمیت شناختن حق کشاورزان در تشکیل سندیکا و پیوند یافتن آن با سندیکای کارگران در شهرها
۱۰- مصادره زمین‌هائی که فئودال‌ها بزور از کشاورزان تصرف کرده اند.
۱۱- برسمیت شناختن و قانونی کردن حق آزادی‌های عمومی، احتماعات ، آزادی مطبوعات، تظاهرات و سخنرانی
۱۲- آزادی تمامی بازداشت شدگان سیاسی

این‌ها مطالبات حزب کمونیست مصر در حدود یک قرن پیش برای برقراری عدالت اجتماعی و نجات زحمتکشان درآن دوره بود، چیزی که اکنون بسیاری از آن مطالبات، امروز نیز مسئله روز است. همین درخواست‌ها باعث شد که حکومت وقت سعد زغلول به‌مبارزه با آن برخيزد و در مارچ ۱۹۲۴ به سرکوب و ازمیان برداشتن حزب ما اقدام نمايد.

آنچه که در اینجا، باید روی آن تأکید کنیم این‌ است که حزب کمونیست مصر در همان دورۀ کوتاه از فعالیت علنی خود توانست اعتماد پیشروان طبقه کارگر را بطور گسترده بسوی خود جلب کند، چیزی که در طول دوره‌های بعدی اگرچه وزن طبقه کارگر به لحاظ استراتژیک بسیار سنگین شد، ولی نتوانست شبیه سازماندهی و مبارزات آن دوره باشد.

پس از ضربه به حزب کمونست در دورۀ اول آن و از میان برداشتن رهبران حزب و محروم کردن آن از پایگاه اجتماعی خود، سالیان دراز، این مرحله قطع ارتباط بطول انجامید. در سال ۱۹۳۹ و شروع حنگ جهانی دوم مجدداً مبارزات اجتماعی رو به‌ گسترش نهاد. حنبش کارگری که در مرحله قبلی در بخش ارتباطات هم چون راه آهن و تراموای شهری متمرکز بود، این‌بار در نتيجه گسترش مبارزات، به بخش‌های نظیر نساجی و صنایع سنگین نیز کشیده شد. این مرحله بسیار مهمی بود. در این دوره کمونیست‌ها مجداداً فعالیت‌های خود را تشدید نمودند، و درمیان کارگران، روشنفکران، ارتش، پلیس نیز نفوذ کردند. باید گفت که در مبارزات این دوره یک تغییر کیفی درمبارزات و دستاوردهای کمونیست‌ها پیش آمد و آن این بود که آن‌ها توانستند تشکیلات خود را در بخش‌های مختلف بافت‌های اجتماعی به‌پیش ببرند. برای مثال، در این دوره صفوف کمونیست‌ها از افرادی هم‌چون صلاح ابوسیف فیلمساز، مجسمه سازانی هم‌چون انجی افلاتون، ادبائی هم‌چون عبدالرحمن شرقاوی، یوسف ادریس و لطیفه زیات، تاريخ‌نگارانی همچون دکتر محمد انیس، فوزی جرجس و صدها شخیصیت مهم اجتماعی، علمی و فرهنگی دیگر که تاثیرات بسیار مهمی در جامعه داشتند .

کمونیست‌ها در این دوره موفق شدند فعالیت‌های خود را بدون دانشگاه‌ها بکشانند و برعلیه اشغالگران انگلیسی و دربار مبارزه گسترده‌ای را آغاز کنند. اوج این مبارزات بدانجا رسید که کمیته‌ای ازکارگران و دانشجویان در ۱۹۴۶ تشکیل یافت و این کمیته موفق شد در مراسم جهانی روز دانشجو، در ۲۱ فوریه همان‌سال شرکت فعال داشته باشد. علی‌رغم همه توطئه‌هائی که در جهت متلاشی کردن این وحدت دانشجوئی و کارگری از طرف دولت و مرتجعین دنبال می‌شد، این کمیته توانست به بقاء و مبارزه خود ادامه دهد، و در روز هشتم ژانویه سال ۱۹۵۸، «حزب متحد کمونیست مصر» تشکیل یافت. درنتیجه دولت سریعاً دست به اقدام زد و یک‌سال بعد یعنی در سال ۱۹۵۹، تهاحم گسترده ای را برای متلاشی کردن حزب در دستور کار قرار داد. این تهاجم بسیار گسترده بود، کمونیست‌ها بطور گسترده ای دستگیر شدند و به شکنجه‌گاه‌ها فرستده شدند. بسیاری از آنان را به صحراها ومناطق دور دست تبعيد کردند، اکثر آنها را به زندان معروف «تحارف» که از بدترین زندا‌نهای دولتی بود فرستادند و پس از ۵ سال آنان را از زندان آزاد کردند. آزادی آنان همزمان بود با نزدیکی منحل شدن حزب در فوریه ۱۹۶۵.

اما کمونیست‌ها میدان را رها نکردند و این‌بار در اشکال دیگری هم‌چون «اتحاد سوسیالیست‌ها» و «تشکیلات پیشرو» جمع شدند و مبارزه نوینی را سازماندهی کردند. عده‌ای دیگری کوشیدند تا با بازخوانی وضعیت گذشته خودشان حرکت تازه‌ای را در جهت دوباره سازی حزب کمونیست آغاز کنند. در این دوره مجموعه‌ای از هسته‌های کوچک در میان نیروهای چپ مصر شروع به فعالیت نمود و در فعالیت‌های اجتماعی شرکت کرد- بویژه پس از شکست ۱۹۶۷ و مرگ عبدالناصر و آمدن انورالسادات. دراین دوره جنگ قدرت در میان دولتیان آغاز شد. کمونیست‌ها نیز از این فرصت استفاده کردند، صفوف خود را مستحکم نموده و با ارتباط با محافل دانشجوئی و کارگری موقعیت خود را سر و سامان دادند، و پس از زمانی کوتاه تشکیلات تازه‌ای بوجود آوردند. و سرانجام در ماه مه سال ۱۹۷۵ برای سومین بار تشکیل حزب کمونیست مصر را اعلام نمودند. اما، همزمان باتشکیل حزب، احزاب کمونیست دیگری نیز همچون «حزب کمونیست کارگری مصر»، «حزب کمونیست هشتم ژانویه»، «جریان انقلابی» و  «مجمع تروتکسیت‌ها» نیز تشکیل شد. اما بزودی اکثر این حریانات بعلت بروز مسئله ملی و جنگ با اسرائیل، و از طرفی نداشتن ارتباط نزدیک و ریشه‌دار با طبقه کارگر، از میان رفتند. تنها «حزب کمونیست مصر» هم‌چنان حضور زیادی در میان کارگران داشت و بعلت ارتباط با پیشروترین آنان موفق شد مجدداً هسته‌های تازه‌ای ایجاد کند. ودر پایان سال ۱۹۸۰ و در آستانه فروپاشی شوروی اکثر تشکیلات کمونیستی به فعالیت‌های جامعه مدنی، حقوق بشری و جریانات لیبرالی روی می‌آوردند.

هم‌چون فقنوس که از خاکستر خود، دوباره زنده می‌شود و به‌پرواز درمی‌آبد، کمونیست‌های مصر نیز پس از سال‌ها سکون و رخوت این‌بار با قوت تمام و در هزاره تازه در انقلاب عظیم  ۲۵ ژانویه ۲۰۱۱، شرکت کردند و مجدداً تشکیل دورۀ تازه‌ای از حیات سیاسی «حزب کمونیست مصر» را در میدان تحریر اعلام نمودند.

در پایان ملاحظاتی داریم که در زیر به آن می‌پردازیم:
۱- حزب ما تنها تشکلی است که مرجعیت و مشروعیت خود را بر مارکسیسم- لنینيسم قرار داده و تفکر مارکسیستی و میراث جهانی کمونیستی را با قوت تمام در سرلوحه عملی خود قرار داده است.

۲- حزب ما تنها حزبی است که با وقار تمام و فدارکاری نام کمونیسم را در تمام ادبیات، بیانات و بر روی پرچم خود و بطور دائم، بیش از یک قرن است که حفظ نموده و به آن می‌بالد. و این علیرغم همه آن کوشش‌هائی است که بطور دائم در جریان است تا کلمه «کمونیسم» را زشت و بمثابه عیب بنمایانند. بویژه از طرف جریانات اسلامی و بورژوازی مسلمان شده، به‌این امر بیشتر دامن زده می‌شود.

۳- هم‌چنین موضع‌گیری رهبری حزب ما در جدا شدن از «حزب مجمع ملی»، با وجود اين‌که حزب ما نقش عمده‌ای در تأسیس آن حزب داشت و سال‌ها در میان آنان مبارزه کرده بود. اما حزب ما بواسطه مشاهده عمل‌کرد مشکوک و راست‌گرایانه بخشی از رهبری «حزب مجمع ملی» تصمیم به جدائی گرفت و کار مستقل و تازه‌ای را تحت پرچم کمونیسم و حزبی مستقل آغاز کرد. ما کوشش می‌کنیم جبهه گسترده‌ای از نیروهای جپ و ملی را که مناسب شرایط تاریخی و مبارزات گسترده میلیون‌ها نفر از مردم باشد، بوجود آوریم. ما افتخار می‌کنیم که ادامه دهنده مبارزات پدران و اجداد کمونیست ارجمند خود هستيم، آنانی‌که راه را برای ما روشن و هموار نمودند و کسانی‌ که تاکنون به عهد خود وفادار مانده‌اند و قلبشان برای کمونیسم می‌طپد.

درود پر شور ما نثار بزرگانی هم‌چون حسنی عراّبی، مادون الطوان، محمود امین العالم، زکی مراد، احمد نبیل هلالی، اسماعیل صبری عبدالله، فواد مرسی، یوسف صدیق، طه سعدعثمان، یوسف مدرک، سید سلیمان رفاعی و هزارانِ دیگری باد که جاده امید و پیروزی نهائی را برای ما هموار کردند.


در اهتزاز باد پرچم پرافتخار کمونیسم در آسمان وطن


October 30th, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی